دو ماه است که دوباره چرخه سریع‌تر از قبل درس-کار را پشت سر می‌گذارم، با این حال به نظر می‌رسد تا حدودی به وضعیت جدیدم عادت کرده‌ام. باز هم فرصت‌هایی برای نوشتن پیدا می‌شود ولی در مدت تقریباً یک ماهه‌ای که از آخرین پستم می‌گذرد، ترجیح دادم به جای نوشتن، بیشتر فکر کنم به آنچه که قرار است بنویسم. به این می‌اندیشیدم که روال مشخصی برای مطالبی که اینجا منتشر می‌کنم در نظر بگیرم و برای فردای «شبنگار» طرح مدونی را برنامه‌ریزی کنم. این مسئله از سویی ذهنم را منظم‌ کرده و برای نگاشتن مطالب بعدی جهت می‌دهد و از سوی دیگر چشم‌اندازی برای خوانندگانم ترسیم می‌کند که در شبنگار قرار است چه مطالبی منتشر شود؟ بالاخره نتیجه افکارم این شد که تصمیم‌ گرفتم تا آخر سال جاری وبلاگم را در سه بخش زیر به روزرسانی کنم:
۱- تأملاتی در فلسفه تاریخ:
این بخش یکی از گزینه‌هایی است که من از همان آغاز تاسیس این سایت به آن اندیشیده بودم. فلسفه تاریخ به چند دلیل برای من بسیار جذاب است. نخست آنکه به فلسفه علاقه دارم و از دوران نوجوانی به صورت غیرتخصصی این رشته را دنبال کرده‌ام. طبیعتاً فصل مشترک تاریخ و فلسفه از نگاه یک مورخ «فلسفه تاریخ» و از نگاه یک فیلسوف «تاریخ فلسفه» است. من شق اخیر را همچنان به عنوان یک مشغله ذهنی یا سرگرمی فکری دنبال خواهم کرد اما در مورد «فلسفه تاریخ»، بنا به موضوع رشته‌ام، باید به صورت جدی‌تر اندیشیدن و نوشتن در این باب را پیگیری کنم.


دلیل دیگر من برای مطالعه و پرداختن به فلسفه تاریخ آنست که این گرایش در ایران تا حدودی زیادی مغفول مانده است. فلسفه تاریخ سرفصلی است که دانشجویان تاریخ عمدتاً با بی‌رغبتی به آن نگاه می‌کنند و اصطلاحاً شب امتحان این درس عزا می‌گیرند. بیشتر کسانی هم که در ایران به فلسفه تاریخ پرداخته‌اند یا تاریخی نبوده‌اند و یا اگر بوده‌اند انگشت شمارند و کارشان توسط دیگران دنبال نشده است. من مایلم در پیرامون این موضوع بنویسم و آنچه خواهم نوشت همانسان که از عنوان این بخش برمی‌آید بیشتر متکی بر تأملات شخصی‌ام درباره فلسفه تاریخ خواهد بود تا آنچه دیگران در این زمینه نوشته‌اند.
۲- از مُذَهَّب دفتر تاریخ:
ضرورت مطالعه منابع اولیه بر هیچ یک از اهل فن دانش تاریخ پوشیده نیست. با این وجود مردمان جامعه ما بسیاری از این منابع را نمی‌شناسند و اگر هم می‌شناسند مطالعه نمی‌کنند. چند ایرانی را در اطراف خود می‌شناسید که مولف «سیاستنامه» را بشناسند؟ در مقام مقایسه، فکر می‌کنید چند ایتالیایی را می‌توان یافت که «شهریار» و «نیکولو ماکیاولی» را نشناسند؟ متاسفانه این آفتی است که جامعه ما به آن مبتلاست و بخش اعظم این تقصیر بر گردن خود ما تاریخی‌هاست. چه شد که متولیان ادبیات توانستند کتاب‌های درسی را پر از اشعار و آثار مولوی و سعدی و حافظ سازند اما ما تاریخی‌ها یک‌بند «عالم‌آرای عباسی» یا «جهانگشای نادری» را حتی نمی‌توانیم درست بخوانیم، چه رسد به آنکه تدریس کنیم؟! چرا آبشخور فکری اکثر قریب به اتفاق دانشجویان ما باید «تاریخ کمبریج» مولفان غربی یک دانشگاه انگلیسی باشد؟ ظاهراً عناوین متون تاریخی به زبان فارسی فقط برای پر کردن بخش کتابشناسی مقالات علمی‌پژوهشی و پایان‌نامه‌ها مفید است! آنجا که ما خودمان واقعاً منابع را نمی‌خوانیم پس نباید از مردمان انتظار داشت این متون را بشناسند.
در سلسله مطالب «از مُذَهَّب دفتر تاریخ» قصد دارم ضمن معرفی اجمالی یک منبع اولیه از تاریخ ایران پس از اسلام، بریده‌ای از متن اصلی منبع را مستقیماً درج کنم. این بخش در واقع شامل گزیده‌ای از متون بیش از دویست اثر تاریخی است که در طول چندین سال به صورت PDF از سایت‌های گوناگون جمع‌آوری کرده‌ام به انضمام پاره‌ای از سایر متون که نسخه الکترونیک آنها موجود نیست اما در دسترس هستند.
عنوان این بخش برداشتی که از شعر «میراث» زنده‌یاد مهدی اخوان ثالث داشته‌ام.
۳- تجربه آزمون و مصاحبه دکتری تاریخ:
تصمیم نوشتن درباره این تجربه وقتی در نظرم محرز شد که از طرفی پس از اعلام نتایج اولیه تقریباً هیچ مطلبی بر روی اینترنت برای یک متقاضی شرکت در مصاحبه تاریخ یافت نمی‌شد و از دیگر سو فشارهای عصبی وارده در فرآیند فرسایشی آزمون و مصاحبه جز با گفتگو با کسانی که تجربه این امتحان را داشته‌اند کاهش نمی‌یابد. برای انتخاب رشته و مشاوره نه توصیه‌ای و نه تالار گفتگویی برای یک تاریخی در این مورد وجود نداشت. حال آنکه برای رشته‌های فنی و علوم پایه دهها نفر را دیدم که تجربیات خود را بر روی سایت‌ها و وبلاگ‌های متفاوت منتشر کرده بودند. قسمتی از این معضل از این ناشی می‌شود که به طور کلی دانشجویان تاریخ را بر روی اینترنت کمتر می‌توان یافت و بخشی دیگر از آنجا که تعداد افرادی که بتوانند کمکی در این زمینه انجام دهند بسیار اندک است. نوشتن در این مورد هم مسائل حل نشده‌ روانی و فکری خودم را تخلیه می‌کند و هم، البته امیدوارم، بتواند راهگشای کسانی باشد که در کنکور سال آینده قرار است همین فرآیند را طی کنند.
پی‌نوشت: برخی از دوستان تذکر می‌دهند که نظر به قالب مشکی و اندازه فونت سایت، خواندن مطالب آسان نیست. یادآور می‌شوم، اگر چشمان زیبای شما از مطالعه متنی با پس زمینه تیره آزرده می‌شود، در قسمت بالای نوشته سمت چپ، در کنار عنوان هر مطلب، آیکن موشک آبی رنگی تعبیه شده است که با کلیک بر روی آن مطلب مورد نظر در قالب روزنامه‌ای با فونت بزرگتر قابل مشاهده خواهد بود. همچنین چنانچه نوشته‌ای برای شما قابل استفاده است، مفتخر خواهم بود که با کلیک بر روی آیکن قرمز رنگ PDF، مطلب را ذخیره و احیاناً برای دوستانتان ارسال نمایید.
+ پنجشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۰۲:۰۶

نظر شما

بازنگری درتاریخ
نفیسا: درود بر شما
بسیار خوشحالم ازاین که اراده خود را متوجه توجه موشکافانه به تاریخ به عنوان علم نموده اید. نگاه و علاقه شما به تاریخ قابل احترام است.
پاسخ: سلام بر استاد ارجمندم سرکار خانم دکتر واعظ
مایه مباهات و دلگرمی است که استاد فرزانه ما، این وبلاگ را به نام شریف و دیدگاه وزین خود مزین فرمودند. اینجانب از محضر درس شما بهره بسیار برده‌ام و بی‌شک اینجا درس پس خواهم داد. از لطف شما بسیار سپاسگزارم.
یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۲۰:۴۳
امیدواری...
زهرا دهقان دهنوی: سلام. امیدوارم فرصت پرداختن به این سه گزینه را پیدا کنید که گامهایی ضروری، مهم و جالب توجه اند بویژه موارد دو و سه.
پاسخ: سرکار خانم دهقان گرامی، با سلام و تقدیم احترام
بابت عنایت شما به این وبلاگ تشکر ویژه می‌کنم. اطمینان دارم که از تخصص شما در ادبیات فارسی و همچنین نگاه نقاد و تیزبین شما خصوصاً در بخش دوم که به نوعی تسلط بر نثر فارسی در ادوار مختلف تاریخی را نیز می‌طلبد، استفاده خواهم کرد.
دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۲۸
سلام
مهری ناظمی: سلام
از اینکه بالاخره موفق شدم که مطالب شما را بخوانم بسیار خرسندم و آرزوی موفقیت برای شما دارم .
پاسخ: سلام بر خانم ناظمی گرامی.
باعث مسرت است که از پس سالهای دورادور توفیق دست داد تا دوباره شما را در اینجا ملاقات کنم. من هم برای شما آزروی سلامتی و شادکامی دارم.
چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۵۷
درود
ارشاد احمدی: درود بر رفیق گران‌مایه‌ام،
بی‌نهایت خوشحالم که دوباره بازگشتی و من می‌توانم از تو بیاموزم. می‌دانم که نگاه تیزبین تو چگونه می‌تواند ابعاد یک متن را زیر و رو کند. دوست عزیزم موفق تو باعث افتخار من است. بر خود می‌بالم که رفیقی ارجمندی چو تو دارم. همیشه پاینده باشی.
پاسخ: درود بر ارشاد مهربان و دوست داشتنی.
امیدوارم هرکجا هستی سالم باشی. می‌نویسم، مشتاق و منتظر برای نقادی‌های یک فیلسوف جوان.
چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۸:۳۰
جایی برای آموختن...
مریم: سلام. با وجود اینکه همیشه و در طول سالهای تحصیلم با تاریخ مشکل داشتم اما در این فضا و با این مطالب تاریخی هیچگونه تضادی ندارم، در اصل این فضا برایم جایی برای آموختن است. خوشحالم که از تو می آموزم. امیدوارم همیشه موفق باشی...
پاسخ: بسیار ممنونم. توجه شما موجب دلگرمی من است. اگر این وبلاگ بتواند فقط یک نفر که در طول تحصیلش با تاریخ مشکل داشته را به تاریخ علاقمند سازد، به هدف خود دست یافته است.
آدینه ۸ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۲۰
طرحی برای با هم بودن تاریخ دوستان
حسن : باعث دلگرمی زیادی است که نخستین گام در ریختن طرحی برای توسعه تارنما را با تدبیر شروع کرده اید. مهم آن است که مسیر نوشتن در این وب سایت به دقت و به درستی انتخاب شده است. همین امر خواندن و نوشتن را برای ما و شما لذت بخش می کند. با این روند دور از ذهن نخواهد بود در آینده این مکان به پاتوقی مجازی برای دوستداران تاریخ در آید.
پاسخ: جناب آقای مهندس شیخ عزیز، از لطف شما ممنونم. به واقع عرض می‌کنم، حضور سرورانی چون شما موجب قوت قلب من برای نوشتن است.
چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۹:۳۹
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
سایت:
موضوع:
نظر:
درباره ارسال نظر
لطفاً متن نظرتان را با الفبای لاتین وارد نکنید، چنانچه صفحه کلید فارسی ندارید از بهنویس استفاده نمایید.
برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاوره‌ای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی می‌گردد.
نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمی‌شود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.