شعر سعدی در چین

امیر بزرگ، «قرطى» که امیرالامراى چین است ما را در خانه خود مهمان کرد و دعوتى ترتیب داد که آن را «طوى» مى‌نامند و بزرگان شهر در آن حضور داشتند... سه روز در ضیافت او به سر بردیم. هنگام خداحافظى پسر خود را به ‌اتفاق ما به خلیج فرستاد و ما سوار کشتى شدیم و پسر امیر در کشتى دیگرى نشست. مطربان و موسیقى‌دانان نیز با او بودند و به چینى و عربى و فارسى آواز مى‌خواندند. امیرزاده آوازهاى فارسى را خیلى دوست مى‌داشت و آنان شعرى به فارسى مى‌خواندند. چند بار به فرمان امیرزاده آن شعر را تکرار کردند، چنانکه من از دهانشان فراگرفتم و آن آهنگ عجیبى داشت و چنین بود:
تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌ام
چون در نماز استاده‌ام گویی به محراب اندری
- ابن‌بطوطه، محمد بن عبدالله (۱۳۷۶)، سفرنامه ابن‌بطوطه جلد ۲ (ترجمه محمد علی موحد)، تهران: آگه، ص ۳۰۵.

+ سه‌شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۰۵
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
سایت:
موضوع:
نظر:
درباره ارسال نظر
لطفاً متن نظرتان را با الفبای لاتین وارد نکنید، چنانچه صفحه کلید فارسی ندارید از بهنویس استفاده نمایید.
برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاوره‌ای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی می‌گردد.
نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمی‌شود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.