اغتنام وقت در شاهنامه

سرچشمه فکری را که به نام خیام شهرت یافته و شعرای دیگری منجمله حافظ نیز بدان توجه خاص داشته‌اند، باید در شاهنامه جست، و بسیار طبیعی است که چنین باشد؛ چه، شاهنامه سرگذشت شاهان و پهلوانان و زیبارویانی است که از بزرگترین قدرتها برخوردار بوده‌اند، و با این همه، نه قدرت و نعمت، نه جوانی و زیبایی، و نه زور بازو، هیچیک نتوانسته آنها را از نهیب روزگار در امان دارد؛ آمدند و چند صباحی زیستند و رفتند، مانند زبون‌ترین مردمان. شاهنامه گورستان پهناور و پرخروشی است که مردگان آن زنده‌ترین مردگان هستند، عمر نسل‌ها و قوم‌های گوناگون را در آن می‌نگریم که خیز برمی‌دارد، موج می‌زند و فرومی‌افتد، سپس آرام می‌گیرد. مانند یک گورستان موّاج، و آفتاب جاودان فردوسی بر این گورستان تابیده است و شکوه مرگ را می‌نمایاند که بسی پایدارتر و پررنگ‌تر از شکوه زندگی است.
از سوی دیگر، شاهنامه خلاصه و چکیده اندیشه و حکمت ایران پیش از اسلام را در خود بازتابانده است و همین اندیشه‌هاست که سرچشمه فکر اغتنام وقت و ناپایداری جهان در ایران بعد از اسلام قرار گرفته است.
- اسلامی ندوشن، محمدعلی (۱۳۴۸)، زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، تهران: انجمن آثار ملی، ص ۸۶.

+ شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۱۹
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
سایت:
موضوع:
نظر:
درباره ارسال نظر
لطفاً متن نظرتان را با الفبای لاتین وارد نکنید، چنانچه صفحه کلید فارسی ندارید از بهنویس استفاده نمایید.
برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاوره‌ای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی می‌گردد.
نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمی‌شود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.