قسمتی از نامه عبدالرحیم خان طالبوف به دهخدا در سالهای پرآشوب مجلس دوم

امیدوارم به زودی تمام پراکندگان وطن باز به ایران برگردند و در عوض مجادله و قتال، در خط اعتدال کار بکنند؛ یعنی خار بخورند و بار ببرند و کشتی مشرف به غرق وطن را به ساحل نجات بکشند. بدیهی است تا پریشان نشود کار به سامان نرسد. عجیب است که در ایران بر سر آزادی عقاید جنگ می‌کنند، ولی هیچکس به عقیده دیگری وقعی نمی‌گذارد. سهل است اگر کسی اظهار رأی و عقیده نماید، متهم و واجب‌القتل، مستبد، اعیان‌پرست، خودپسند نمی‌دانم چه و چه نامیده می‌شود و این نام را کسی می‌دهد که در هفت آسیاب یک مثقال آرد ندارد، یعنی نه روح دارد، نه علم دارد و نه تجربه. فقط ششلول دارد...
- اتحادیه، منصوره (۱۳۶۱)، پیدایش و تحول احزاب سیاسی مشروطیت (دوره اول و دوم مجلس شورای ملی)، تهران: نشر گستره، ص ۱۷۷.

+ یکشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۵ ساعت ۰۰:۱۶
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
سایت:
موضوع:
نظر:
درباره ارسال نظر
لطفاً متن نظرتان را با الفبای لاتین وارد نکنید، چنانچه صفحه کلید فارسی ندارید از بهنویس استفاده نمایید.
برای نگارش از فارسی معیار استفاده کنید، به کارگیری زبان محاوره‌ای در نوشتار علاوه بر کاستن ارزش ادبی و تاثیر کلام شما، موجب آشفتگی نثر فارسی می‌گردد.
نشانی ایمیل شما در سایت منتشر نمی‌شود و تنها راه ارتباطی نویسنده با شماست.